ضمن عرض سلام و احترام
بسیار سپاسگذاریم که به خانواده بزرگ ما پیوستید
برای اطلاع رسانی بهتر شما همراهان گرامی بوسیله ایمیل شما را مطلع خواهیم کرد
Golden Story
داستان های طلایی
داستان های واقعی از موفقيت های ايرانی
سيستم آموزشی دواما-DAWAMA
انتشار : دوشنبه 12 فروردین 1398
3143 بازدید
انگلهای موفقیت
واژه انگل برای همه ما آشناست. و میدانیم موجوداتی هستند که برای زندگی، احتیاج به یک میزبان دارند و برای اینکه بتوانند خود را زنده نگهدارند به میزبان آسیب میرسانند و اگر اقامتشان طولانی شود، سیستم های حیاتی او را مختل میکنند. انگلها جایی برای زندگی کردن ندارند به همین دلیل به حریم زندگی میزبان یورش برده و تلاش میکنند از امکانات حیاتی او استفاده کنند. از اینرو میتوان آنها را موجوداتی متجاوز دانست.
از سوی دیگر واژه انگل در خصوص موضوعات اجتماعی نیز تسری پیدا می کند. انگلهایی که متجاوزین حقوق اجتماعی هستند در تمامی کشورهای دنیا دیده میشوند. انگلها در موضوعات معنوی، عقیدتی، اقتصادی و خیلی موضوعات دیگر نیز یافت میشوند. اما در اینجا هیچکدام از این معانی منظور ما نیست.
انگلهای ذهن
نوع دیگری از انگلها، انگلهای ذهن هستند. و کار آنها تسلط یافتن به ذهن و تصمیم گیری به جای افراد است.
توجه کنید.
از آنجایی که تمامی اتفاقات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و ... از نتایج تفکرات فردی و یا گروهی است. و تفکرات فردی و یا گروهی نیز مرهون ذهن سالم است، نتیجه خواهیم گرفت که انگلهای ذهن تاثیر گذارترین و خطر ناکترین نوع انگل ها در تمامی دنیا هستند.
پس با توجه به اهمیت موضوع و برای داشتن یک ذهن سالم، باید از ورود و یا تولید انگلهای ذهن جلوگیری کنیم و برای اینکار ابتدا باید انگلهای ذهنی را بشناسیم.
انگلهای ذهن همان افکار منفی هستند که یا از خارج وارد ذهن میشوند و یا تحت تاثیر عوامل مختلف، توسط خود ما در ذهن تولید میشوند. این افکارمنفی شاید یک فکر منفی بسیار ساده مانند نگرانی بی مورد درباره چگونگی روند یک موضوع ساده باشد و یا یک فکر پلید درباره یک خیانت و یا یک جنایت بزرگ باشد. در هر حال هیچ تفاوتی در افکار منفی نیست و هر فکر منفی به هر شکل و اندازه که باشد یک انگل خواهد بود.
من بارها در بحث ورودی های ذهن متذکر شدم که باید با نصب یک تابلوی یکطرفه از ورود افکار منفی جلو گیری کرد. زیرا همین افکار منفی پس از ورود به ذهن کار خود را شروع میکنند و به عنوان یک انگل دردسر ساز سعی میکنند که تسلط امور را بدست گیرند.
کدامیک از ما تجربه تلخ افکار بیهوده را نداشته ایم؟
کدامیک از ما در مراحل زندگی گرفتار این انگلهای ذهنی نبوده ایم؟
بدون شک تمامی ما در معرض خطر انگلهای ذهن بوده ایم و اگر کمی فکر کنیم، لحظه های درگیری با این انگلها را به خاطر خواهیم آورد. آیا تا کنون از خود پرسیده ایم که چرا بی دلیل دچار نگرانی و استرس هستیم. چرا آرامش نداریم و نمیتوانیم زندگی را کنترل کنیم. چرا به موضوعاتی فکر میکنیم که اصلا به ما مربوط نیست و هیچ تاثیری در بهبودی زندگی ما ندارند. همه و همه نتیجه تسخیر ذهن توسط این انگلهاست.
چند سال پیش جوان سی ساله ای به من مراجعه کرد و گفت:
- از اینکه ممکنه یکروز دچار بیماری سرطان بشوم زندگی برایم تلخ شده است.
پس از چند دقیقه مشاوره دریافتم که پسرعموی این جوان، یکسال پیش بدلیل بیماری سرطان فوت کرده است. این توهم که او هم دچار بیماری سرطان خواهد شد، از یک فکر منفی که همان انگل ذهنی او بوده شروع شده است. این انگل توانسته بود با ممارست، این توهم را تبدیل به یک باور کند. این موضوع کاملا" بدیهی است. وقتی یک فکر در ذهن ماندگار شود، تبدیل به یک فکر غالب خواهد شد. کار اصلی انگلهای ذهن، تداوم بخشیدن به یک فکر منفی و تبدیل آن به باور است.
جوان دیگری برای درمان شکست عشقی به من مراجعه کرد. او عاشق دختری شده بود که هیچ وجه اشتراکی با او نداشت و اختلافات فردی، خانوادگی و اجتماعی بسیار زیاد با او داشت. به همین دلیل خانواده مخالف این ازدواج بودند. این پسر در فکر خودکشی بود و از من کمک خواست. اینها نمونه بسیار روشن از انگل های ذهن است که از راه یک فکرنسنجیده که به تعبیری یک فکر منفی است، وارد ذهن شده اند. صرف نظر از بررسی و ریشه یابی این موضوع، باید بگویم که فکر اولیه که با یک تصمیم اشتباه شروع شده است، به شکل یک انگل، ذهن این پسر را تسخیر کرده و در مدت زمانی که توقف داشته، به خوبی جایگاه خودش را تثبت کرده است. این انگل تمام ذهن و روح و روان این پسر را مورد حجوم قرار داده و او را به مرز خودکشی رسانده بود.
مثال در مورد افکار منفی یا همان انگلهای ذهن بسیار زیاد است. اگر روند تکامل صحیح یک زندگی را موفقیت بدانیم، در یک کلام میتوان گفت (تمام افکار مانع موفقیت، انگلهای ذهن هستند) حال باید ببینیم چگونه میتوان از ورود این موانع جلوگیری کرد.
راههای مقابله با انگلهای ذهن
با شناخت آنها می توانیم به راحتی از ورودشان جلوگیری کنیم. قبلا گفتم:
(تمامی افکاری که مانع موفقیت ما هستند، انگلهای ذهن ما هستند)
دانستن این موضوع کار ما را خیلی آسان میکند. فقط کافی است که بدانیم کدام افکار در جهت رسیدن به موفقیت است و حال ما را بهتر میکند. کدام افکار به ما آرامش میدهد. کدام افکار در جهت تکامل مادی و معنوی ماست. اینها افکاری است که برای ما منفعت دارند و باید در ذهن ما حضور داشته باشند. و غیر از این افکار، بقیه انگلهای ذهن هستند. پس وظیفه ما شناخت انگلها نیست چون به وضوح میتوان آنها را تشخیص داد. وظیفه ما جلوگیری از ورود آنها است. یعنی اینکه،
(باید با یک تابلوی یکطرفه از ورود افکار منفی جلوگیری کرد)
این شاید ساده ترین کار این دنیا باشد. وقتی که ما موظفیم فقط به موضوعاتی فکر کنیم که در جهت بهبودی وضعیت زندگیمان باشد، یعنی به شکل ناخودآگاه، از فکر کردن به موضوعات منفی خودداری کرده ایم. یعنی به همین سادگی هیچگاه دچار انگل نخواهیم شد. و نه تنها اجازه ورود افکار منفی را نخواهیم داد بلکه افکار منفی نیز تولید نخواهیم کرد. پس شعار ما این است.
(ورود انگلهای ذهنی و تولید آنها توسط خود ذهن ممنون است)
موضوع آخر اینکه هر لحظه باید از حالمان مراقبت کنیم. هر وقت احساس خوب داشتیم و خوشحال بودیم و یک آرامش نسبی در زندگیمان وجود داشت، یعنی اینکه خبری از انگلها نیست. و اگر غیر از این بود، باید بدانیم که دچار انگل ذهن شده ایم. در این صورت باید آن را خارج کنیم. خارج کردن هم یک دستورالعمل بسیار ساده دارد.
انگلها افکار بد هستند. فکر کردن به آنها باعث پرورش و فکر نکردن به آنها باعث نابودی شان خواهد شد
یک مثال:
همانطور که توجه و رسیدگی به یک گیاه، باعث پرورش و شکوفایی او میشود. توجه نکردن به او باعث عدم رشد و در نهایت مرگ او میشود. انگلها هم همینطورند. اگر به آنها توجه شود شکوفا شده و ریشه دار میشوند. اما به محض بی توجهی، خشک شده و از بین خواهند رفت.
پس هر گاه دچار انگل ذهن شدید تصمیم با شماست. اگر میخواهید آن را از بین ببرید، فقط کافی است به آن بی توجه باشید
در مثالهای بالا، در خصوص جوانی که انگل سرطانی داشت، من توصیه کردم که به هیچ عنوان به بیماری سرطان فکر نکند و ذهن خود را به افکاری که زندگیش را زیباتر میکند عادت دهد. فکر کردن به زیباییها در حقیقت فکر نکردن به انگلهاست که مساوی با از بین رفتن آنهاست. و به جوان عاشق هم همین توصیه را کردم. هر دوی آنها پس از مدتی به زندگی عادی خود باز گشتند. این راهکار در عین سادگی کمی سخت است اما با ممارست و تمرین امکان پذیر خواهد بود.
فراموش نکنید
فکری که مورد توجه قرارگیرد پرورش پیدا کرده و بزرگ میشود و فکری که مورد بی توجهی قرار گیرد محکوم به فناست
ارادتمند شما:
فرید کتویی زاده
ثروتمند و با شکوه باشید