اثبات یک ادعا

موفقیت آسان؟

<<اهداف دریک قدمی ماست و موفقیت به آسانی برداشتن یک قدم است>>

جمله بالا ادعای گلدن استوری است که مورد اعتراض یکی از کاربران محترم قرار گرفت. از آنجا که ممکن است محل بحث بوده و مخالفان بیشتری داشته باشد، برآن شدم که این مقاله را به نگارش درآورم، با توضیح اینکه در داستان بدنبال موفقیت  به طور کامل آنرا شرح داده ام. اکنون چند نکته حائز اهمیت است.

1- در رسیدن به اهداف، نقش زمان بسیار متغیر است و مدت انتظار برای بدست آوردن یک خواسته برای هر شخص متفاوت است. یک هدف مشترک را در نظر بگیرید. شاید مدت زمان رسیدن به آن هدف برای شما یک ماه باشد و برای دیگری سالها طول بکشد. این موضوع بسیار منطقی و بدیهی است و دلیل آن ایجاد شرایط گوناگون، از نتیجه افکار متفاوت است که باعث تمایز افراد میگردد.

یک هدف، با امید و صبر بدست می آید. شاید خیلی زود و شاید چندین سال بطول بینجامد

در این مورد هرگز خود و دیگران را سرزنش نکنید

2- از دلایل عدم موفقیت، ندیدن اهداف است.

یکی از دوستان بسیار نزدیک بنده، (جناب آقای دکتر فرزاد حیدری ارجلو) برای اتمام تز دکتری خود بدنبال کتاب میگشت. او کتابخانه های شهر خود و چند شهر دیگر را جستجو کرد اما کتاب را نیافت و درست زمانی که از یافتن آن مایوس شده بود با یک موضوع شگفت انگیز روبرو شد. کتابی که بدنبالش بود در کتابخانه دانشگاه خود یافت. آیا هدف از این نزدیکتر سراغ دارید؟

اهداف به حدی به ما نزدیک هستند که بعضی اوقات آنها را نمیبینیم.

سالها دل طلب جام جم ازما میکرد - آنچه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد

3- مراحل موفقیت را آنقدر برای ما سخت کرده اند که نه تنها اهداف را نمی بینیم بلکه در پی یافتنش سردرگم میشویم. با افراد موفق پیرامون خود در خصوص موفقیتشان گفتگو کنید. روند موفقیت همه آنها بسیار معمولی بوده است. هیچ معجزه ای در کار نیست. رازی وجود ندارد. روند موفقیت آنقدر عادی است که ما حتی متوجه بروز آن نخواهیم شد. موفقیتهای گذشته خود را مرور کنید. آیا برای بدست آوردنش معجزه رخ داده است؟

رسیدن به اهداف همان زندگی روزمره ماست

به همان راحتی است که کارهای معمولی خود را انجام میدهیم

4- لطفا به این موضوع بسیار مهم توجه کنید:  

همه انسانهای دنیا نسبت به پایین تر از خود خوشبخت و موفق هستند و بر عکس

یکی از دانشجویان مدام از بدبختی خود و زندگی نا بسامانش شکایت داشت. من به سختی توانستم در زندگی او اندک تعادل برقرار کنم اما نتیجه تلاش من اصلا رضایت بخش نبود زيرا افکار منفی، ذهنش را خراب کرده بودند. مدتی از این جریان گذشت. یکروز متوجه تغییر روحیه اش شدم. در آرامش کامل بود و احساس رضایت و خرسندی از خود و اطرافیان داشت. در پاسخ سئوال من گفت:

- یکی از دوستان قدیمی را دیدم. حالش اصلا خوب نبود و زندگی بسیار سختی داشت. ملاقات با او و دیدن رنج هایش من را متحول کرد. فهمیدم که از خیلیها خوشبخت تر و موفق تر هستم. خدا را شکر میکنم و از زندگی بسیار راضی هستم.

از آن به بعد هر وقت آن دانشجو را میبینم و حالش را میپرسم جواب میدهد. (خیلی خوش میگذره)

همه ما موفق و خوشبخت هستیم

باید به فکر ارتقاء آن باشیم نه پیدا کردن آن

5- نور و زیبایی اساس خلقت جهان هستی است.

خداوند نور و زیبایی مطلق است و هر چه از او خلق شود دارای همین خصوصیت است. پس خوشبختی و موفقیت موجود است و توسط خداوند خلق شده است و شکست و بدبختی ناموجود است و توسط انسان خلق میشود. و باید گفت:

<< حفظ موجود بسیار آسانتر از خلق ناموجود است >>

و به بيان ديگر، نور و زیبایی اصل است و بقیه موضوعات فرع بر آن. غافل ماندن از اصل و پرداختن به فرع، یعنی فرار از خوشبختی و موفقیت و قرار دادن خود در محیط شکست  که  دور از عقل و طبیعت انسان است. دلیل اصل بودن، آرامش و سکون است که تاثیر حضور نور و زیبایی در زندگی است.  

خوشبختی و موفقیت از این جهت آسان است که موجود است

البته منظور از آسانی تلاش نکردن نیست که تمام دست آوردهای انسان با تلاش است و انسان بی تلاش محکوم به توقف است. و اما اینجا تلاش در مفهوم خود است و معنائی بسیط و بزرگتر از آنچه در لغت دارد منظور است. چرا که مفهوم تلاش برای هر انسان متفاوت از انسان دیگر است. تلاش در خصوص یک هدف مشترک برای من، شما، و دیگری به یک اندازه نیست و آن بسته به نوع تفکر و اعتقاد است.

نکته آخر اینکه برای رسیدن به موفقیت احتیاج به انجام کارهای عجیب نیست. بعضی ها خودشان را در فشار روحی و روانی قرار میدهند و یا منتظر یک اتفاق شگفت انگیز هستند. باور کنید که چشمه موفقیت در وجود ماست. ما خالق افکارمان هستیم. افکار ما هر چه که باشد بدون اراده و اجازه ما خلق خواهد شد. و رسالت ما فقط هدایت صحیح افکار است.

شخصی گله داشت از اینکه طی دو سال هفت مرتبه تصادف منجر به شکست استخوان داشته است. من به او گفتم:

- وقتی اتفاقی بیفتد، ذهن تا مدتها درگیر آن خواهد بود. از اینرو اتفاقات مشابه بعدی رخ خواهد داد. اولین تصادف، باعث درگیری ذهنی شما شده و این مشغولیت ذهنی باعث بروز اتفاقات مشابه بعدی یعنی تصادفات بعدی شده است.

چرا داراها داراتر میشوند و ندارها ندارتر. بدلیل تمرکز بر دارایی و نداری است. ذهن هر دو درگیر (داشتن و نداشتن) است و تمرکز بر هر کدام باعث بروز همان اتفاق خواهد شد. این مانند یک فرمول ریاضی است که میتوان با آن آینده را کنترل کرد. البته اینکار یک هنر است. 

<< هنرزیبا اندیشی >>

راحت ترین کار در این دنیا فکر کردن است و موفقیت نتیجه افکار زیباست

اندیشه های زیبا و هدفمند، زندگی را سرشار از موفقیت خواهند کرد. راه حل بسیار آسانتر از چیزی است که گلدن استوری ادعا کرده است. البته دواصل اساسی را فراموش نکنید.

امید و صبر

 ارادتمند شما

فرید کتویی زاده

برچسب ها :