احساسات منفی و مشکلات مالی

ترنت هام پس از گذراندن یک بحران مالی کامل، در سال 2006 سایت The Simple Dollar  را آغاز کرد. ترنت تصمیم گرفت که در ابتدا وضعیت مالی خود را سر و سامان دهد و بدهی‌هایش را پرداخت کند. ظرف هشت ماه او توانست تمام بدهی‌های کارت اعتباری خود و قسط وسایل نقلیه‌اش را پرداخت کند و همچنین یک صندوق اضطراری را تأسیس کرد. پس از آن، تصمیم گرفت تا آنچه که آموخته را با دنیا به اشتراک بگذارد و به آنانی که در همان وضعیت هستند کمک کند. در این‌ مقاله او احساسات منفی و تأثیر آن‌ها بر مشکلات مالی را توضیح می‌دهد و روش‌هایی برای مبارزه با این خرج اضافی را با ما به اشتراک می‌گذارد.

این احساسات ما را به سمت رفتارهای خاصی در زندگی هدایت می‌کنند، برخی از این رفتارها مثبت و برخی منفی هستند.

ما با مادرمان تماس می‌گیریم، زیرا برای اینکه مدتی طولانی است که با او حرف نزدیم احساس گناه می‌کنیم.

ما وعده‌های غذایی خود را از دست می‌دهیم، زیرا از پرخوری و شکل بدن خود احساس شرم می‌کنیم.

ما هرگز کسی را به خانه‌مان دعوت نمی‌کنیم زیرا به خاطر نامنظمی خانه‌مان احساس ناراحتی می‌کنیم.

شاید این احساسات شما را توصیف کنند یا نکنند، اما برای بسیاری از شما، در برخی زمان‌ها، احساس منفی روش استفاده کردن از پول را در زندگی تحت تأثیر قرار می‌دهد.

من اعتراف می‌کنم که این حالت بیش از چند بار برای من اتفاق افتاده است. من در مورد چیزی که در زندگی‌ام اتفاق افتاده احساس بدی دارم  و به گونه‌ای خودم را متقاعد می‌کنم که خرج کردن پول  راه حلی برای این مشکل است.

من در باشگاه ثبت نام کردم زیرا از تناسب اندام خود ناامید و شرمنده بودم اما از آن هرگز به اندازه پولی که پرداختم استفاده نکردم.

من بیرون می‌رفتم و با دیگران غذا می‌خوردم چون نمی‌خواستم خانه‌ام را مرتب و تمیز کنم و خجالت کشیدم که دیگران این نامرتبی را ببینند.

من برای خودم درمان می‌خریدم زیرا احساس غم و ناراحتی می‌کردم و  نمی‌خواستم دیگر این احساس را داشته باشم.

احساسات منفی بسیاری از هزینه‌های زیاد و بی‌فایده را در زندگی من ایجاد کرده بودند. گاهی اوقات، هنوز هم ایجاد می‌کنند. به اندازه‌ی نصف عمرم طول کشید تا بتوانم این مشکل را برطرف کنم.

بنابراین، چه چیزی در مورد احساسات منفی و کنترل خود در مسائل مالی یاد گرفته‌ام؟

اولاً، پرتاب پول به یک احساس منفی تقریباً هرگز آن را واقعاً از بین نمی‌برد.  ممکن است این احساس را برای مدت کوتاهی متوقف کند، اما دوباره بازمی‌گردد - و گاهی اوقات به زور بازگشتش را انجام می‌دهد.

خرید گناه را از بین نمی‌برد.  شرم را از بین نمی‌برد. خجالت را از بین نمی‌برد. این موارد همچنان ادامه خواهند داشت و گاهی اوقات اگر شما به سادگی پول را برای حل مشکل استفاده کنید بدتر می‌شود.

دوما، داشتن جعبه ابزار تاکتیکی برای حل و فصل احساسات منفی واقعاً کمک می‌کند. اغلب زمانی که موجی از احساسات منفی در شما وجود دارد، می‌خواهید کاری را انجام دهید تا قدرت خود را احساس کنید، تا آن را کنترل کنید. خرید چیزی برای از بین بردن آن به طور موقت قطعاً یکی از روش‌ها است، اما، همان‌طور که در بالا ذکر شد، این بهترین روش نیست و اغلب عواقب مالی دارد.

در عوض، من تعدادی تاکتیک مختلف دارم که  زمانی که ناامید و  عصبانی یا ناراحت هستم از آن‌ها استفاده می‌کنم.

من ترجیحاً در طبیعت پیاده روی می‌کنم. به نظر می‌رسد که در طبیعت بودن به سادگی خلق و خوی من را تقویت می‌کند. این ترکیبی از طبیعت در اطراف من و نور خورشید طبیعی روی پوست من است.

من تمرینات ورزشی سنگین انجام می‌دهم. واقعاً مهم نیست که چه ورزشی انجام می‌دهم، تا زمانی که نفس نفس بزنم و عرق کنم. این کار برای بیرون آوردن موج بزرگی از اندورفین  که یک تقویت کننده‌ی خلق و خوی طبیعی است کافیست.

وقتی را برای درست کردن چیزی می‌گذارم. من متوجه شدم که هدایت احساسات منفی برای درست کردن چیزی یک راه عالی برای تخریب آن است. من یک سوپ ساده و یا  نان خانگی می‌پزم. یک داستان کوتاه می‌نویسم یا ویدیو می‌سازم. عمل ایجاد چیزی اغلب احساسات منفی را بدون هزینه از بین می‌برد.

 با یک دوست قدیمی تماس می‌گیرم. من به سادگی چندین دوستان قدیمی را پیدا می‌کنم و پیام مثبت برای آن‌ها می‌فرستم. چیزی در مورد این روند واقعاً احساسات منفی را برای من پاک می‌کند، احساس می‌کنم پیامی مثبت به جهان فرستاده‌ام.

سوما، احساسات منفی‌ای که اغلب اتفاق می‌افتند احتمالاً چیزی دارند که باعث آن می‌شود و  فهمیدن علت آن ارزش وقت گذاشتن را داد. گاهی اوقات این علت در واقع می‌تواند شرایطی مانند افسردگی باشد، اما اغلب اوقات احساس خستگی یا احساسات منفی دیگری که از زندگی روزمره حاصل می‌‌شود است.

وقت بگذارید و آن چیزی را که احساس منفی را در شما می‌انگیزد پیدا کنید و سپس آن را متوقف کنید. از بین بردن آن باعث ایجاد یک هدف در زندگی شما می‌شود. این ممکن است یک هدف کوتاه مدت یا یک هدف بلند مدت باشد، اما باید چیزی باشد که برای آن روزانه تلاش می‌کنید.

به این ترتیب، هنگامی که احساس منفی به وجود می‌آید، می‌توانید به خودتان بگویید که بهتر شده است و شواهد واقعی برای آن داشته باشید. با گذشت زمان، شما در واقع می‌توانید این احساس منفی را از بین ببرید.

برای مثال اگر خانه شما شلوغ و نامرتب است، شروع به خلاص شدن از شر چیزهایی که در خانه دارید، کنید. تمامی چیزهایی که دارید را مرتب کرده و کوهی از وسایلی که می‌خواهید از شر آن‌ها خلاص شوید ایجاد کنید و آن‌ها را بفروشید. البته اگر وسیله یا ابزاری برای شما سود زیادی نداشت می‌توانید آن را دور انداخته و یا آن را به کسی که به آن نیاز دارد بدهید.

اگر از وضعیت ظاهری خود راضی نیستید، به یک رژیم غذایی و یا ورزش کردن رو بیاورید. برای چند ماه تمرکز اصلی خود را بر روی این کار بگذارید از کالری روزانه خود بکاهید و یک تمرین روزمره را برای خود تعیین کنید و این تغییرات را هدف اصلی خود قرار دهید.

اگر از روابط زندگی خود راضی نیستید، بر روی آن روابط کار کنید. زمان بیشتری را صرف آن‌ها کنید و یا روش‌های جدیدی را برای حل مشکلاتتان پیدا کنید.

اگر چیزی در زندگی شما باعث ایجاد احساسات منفی می‌شود، آن را در اولویت قرار دهید و راهِ حل کردن آن مشکل (هر چیزی که باشد) را پیدا کنید. این احساسات منفی نتیجه زندگی شما است که به شما می‌گوید این قسمت از زندگی تو نیاز به توجه بیشتری دارد؛ بنابراین به آن قسمت از زندگی خود توجه بیشتری کنید.

در آخر، ایجاد یک جریان عادی از اقدامات پیشگیرانه، در جهت جلوگیری از بروز احساسات منفی به شما کمک بسزایی خواهد کرد. این اقدامات ترکیبی از تکنیک‌هایی است که از بروز احساسات منفی خاصی جلوگیری کرده و همچنین برخی از تاکتیک‌های کلی است که می‌تواند به شما کمک کند تا بیش از حد به خودتان سخت نگیرد.

کارهای کوچک بسیاری وجود دارند که می‌توانند دیدگاه مثبتی را نسبت به دنیا برای ما ایجاد کنند و چنین دیدگاهی می‌تواند تأثیرات مشکلاتی را که بسیاری از ما با آن‌ها مواجه می‌شویم را به طرز قابل توجهی کاهش دهد؛ چنین دیدگاهی مولدهای انرژی‌های منفی را به مشکلات جزئی تبدیل می‌کنند.

در اینجا می‌خواهم به برخی از مواردی که من به طور روزانه و یا هفتگی انجام می‌دهم و به نظر می‌رسد که واقعاً به من کمک می‌کنند تا مثبت اندیش تر باشم را با شما در میان بگذارم.

من یک دفترچه قدردانی دارم. هر روز من، 5 اتفاق خوبی را که برای من افتاده و من نسبت به آن‌ها قدردان هستم را در آن می‌نویسم. این دفترچه یک یادآور ثابت است که به من یادآوری می‌کند که من در زندگی خود چیزهای خوب زیادی دارم. من همیشه می‌توانم به آن دفترچه نگاه کرده و وفور چیزهای خوب در زندگی‌ام را به خودم یادآور شوم.

من هرروز برای یک مدت مشخص به بیرون می‌روم. شاید من پیاده‌روی کنم. شاید بر روی نوعی پروژه کار کنم. شاید به پارک بروم و بر روی نیمکت پارک نشسته و کتاب بخوانم. در هرصورت من به بیرون رفته و کاری انجام می‌دهم، کاری در محیطی متفاوت که خورشید و هوای تازه در آنجا وجود داشته باشد.

من مدیتیشن می‌کنم. این کار بسیار آسان است اما هیچ کاری همانند مدیتیشن نمی‌تواند اضطراب شما را کاهش دهد. برای ده دقیقه چشمانم را می‌بندم و تنها به دم و بازدم خود فکر می‌کنم. اگر حواس ذهن من به سمت چیز دیگری پرت شد به آرامی تنها با تنفس حواس خود را جمع می‌کنم.

من مقدار زیادی آب می‌خورم. این کار به طرز باورنکردنی مؤثر است و خلق و خوی من را تغییر می‌دهد و من را بسیار مثبت‌تر می‌کند. من می‌توانم به معنای واقعی کلمه هنگامی که به اندازه کافی آب نخورده‌ام را متوجه شوم.

من یک رویداد اجتماعی(همانند مهمانی) را در خانه خود برنامه‌ریزی می‌کنم. من یک فرد درون‌گرا هستم، بنابراین رویدادهای اجتماعی برای من به شکلی استرس‌زا است، اما برنامه‌ریزی کردن برای یک رویداد اجتماعی که در راستای تعامل با افرادی است که برای من مهم هستند، بسیار شاداب کننده است. علاوه بر آن این کار به طور مستقیم به من انگیزه‌ می‌دهد تا مراقب چیزهایی باشم که ممکن بود برای من احساساتی منفی ایجاد کنند.

برای احساسات منفی بسیار آسان است که فرمان افکار ما را به دست بگیرد و ما را به سمتی که از نظر مالی یا هر جنبه دیگر در زندگی‌مان مفید نیست هدایت کند.

داشتن یک جعبه ابزار برای کنار آمدن با این احساسات منفی هنگامی که به صورت ناگهانی در ذهن ظاهر می‌شوند بسیار کارآمد است و داشتن برخی تکنیک‌های با قاعده که شما را از افتادن در دام افکار منفی وا‌دارد، بسیار باارزش است.

اگر به علت احساسات منفی دریافتید که می‌خواهید دست به اشتباهات مالی و شخصی بزنید، استفاده از ابزارهای فوق را در نظر بگیرید تا بتوانید راه بهتری را برای حرکت به سمت جلو پیدا کنید در این صورت کیف پول و زندگی‌تان از شما تشکر خواهند کرد.

برچسب ها :